مذاکره و فروش هم مثل هر بازی دیگر، اصول، فنون و ترفندها و استراتژی های
خود را داردن. اما برخی از این ترفندها آنچنان کهنه و مستعمل شده که
استفاده از آنها میتواند تصویر شما را به عنوان یک مذاکره کننده حرفه ای
خدشه دار کند.
بازی اول: گزینه های دیگر هم هستند.
دختر یا پسری که به تازگی با فردی دوست شده و مدام تأکید میکند که کسان دیگری هم بوده اند و هستند که مرا دوست دارند.
کارفرمایی که در مذاکره با پیمانکار میگوید: پیمانکاران دیگری هم بوده و هستند اما ما ترجیح می دهیم با شما کار کنیم.
مدیر فروشی که میگوید: بله! خیلی ها علاقمند به پخش محصولات ما هستند. اما علاقه ما این است که با شما در ارتباط باشیم.
اگر
کمی فکر کنیم، میبینیم که این ادعاها نمیتواند صحت داشته باشد. اگر این
ادعا صحت داشت، چرا باید الان با من مذاکره کنند؟ طرف مقابل هم باید خیلی
ساده لوح باشد تا این اظهارات را جدی بگیرد. ضمن اینکه با این سبک گفتگو هر
لحظه ممکن است بشنویم: «خوب برو سراغ همان ها!». به جای این شکل بیان،
میتوانیم توضیح دهیم که چرا طرف مقابل را انتخاب کرده ایم. حالا همان سه
جمله جایگزین جملات بالا را در نظر بگیرید:
- از بین تمام کسانی که به دوستی با من علاقمند بودند، تو را ترجیح دادم. زیرا …
- شما از شرکتهای پیمانکار متعددی که دیده ایم به این دلایل بهترید…